طبق آنچه مورخان و محدثان در کتاب‏هاي خود ذکر کرده‏اند و نيز روايات کلي بر تأييد آن وارد شده است:
مادر حضرت ابوالحسن، امام علي بن موسي الرضا عليه‏السلا م، از خانواده‏اي با شرافت و از زنان بافضيلت؛ و نيز از جهت عقل و دين در بين زنان هم زمان خود مشهور بوده است.
اين بانوي بزرگوار، نسبت به فرائض الهي، حتي تمامي مستحبات را انجام و مکروهات را حتي‏الإمکان ترک مي‏نمود؛ و به طور دائم مشغول ذکر و تسبيح خداوند متعال مي‏بود.
اين مادر نمونه حکايت کند: از همان موقعي که إنعقاد نطفه‏ي حجت خداوند سبحان، فرزندم حضرت علي بن موسي الرضا عليه‏السلام را در خود احساس کردم، حالت معنويت و عشق به خداوند در من فزوني يافت و هيچ‏گاه احساس سنگيني و سختي در خود نداشتم.
فرزندم، در وقت‏هاي تنهائي، أنيس و مونس من بود.
در هنگام خواب، صداي تسبيح و تحميد و تهليل را به خوبي از درون خود مي‏شنيدم و متوجه مي‏شدم که طفل درون شکم من

مشغول گفتن ذکر و تسبيح پروردگار متعال خويش مي‏باشد.
و همين که اين نور الهي طلوع کرد و در اين عالم، پا به عرصه‏ي وجود نهاد، دست‏هاي خويش را بر زمين گذاشت و سر به سمت آسمان بلند نمود و لب‏هاي خود را به حرکت درآورد و ضمن مناجات با خداوند، شهادتين را بر زبان مبارک خود جاري کرد.
و چون پدرش، امام موسي کاظم عليه‏السلام در آن لحظات وارد شد، بر من تبريک و تهنيت فرمود.
سپس نوزاد عزيز را تحويل پدر دادم و حضرت در گوش راست نوزاد، اذان و در گوش چپ او اقامه گفت؛ و سپس مقدار مختصري، آب فرات در کام او ريخت.

 

منبع:كتاب چهل داستان و چهل حديث از امام رضا(ع)

 

یکي از نامهاي قرآن کريم، حديث (جديد و تازه) است حضرت رضا عليه السلام در روايتي علت تازگي و جديد بودن قرآن را چنين بيان مي‏فرمايد: شخصي از امام صادق عليه‏السلام پرسيد: علت چيست که قرآن در مواقع نشر و درس چيزي جز تازگي و شادابي نمي‏افزايد؟ 

فرمود: زيرا خداوند قرآن را براي زماني خاص نازل نکرده و همين طور براي مردم زمان معيني نفرستاده است. قرآن در هر زماني جديد و تازه و براي هر قومي تا قيامت نوآوري و تازگي و شادابي دارد (1) .


مورخان ابن ‏سکيت را يکي از راويان امام رضا عليه‏السلام ثبت کرده‏ اند. او که نامش يعقوب بن اسحاق معروف به ابن‏ سکيت است از نوادر روزگار در رشته منطق و ادبيات عرب و از اساتيد و برجستگان و صاحب نظران منطق و قواعد صرف و نحو عربي مي‏باشد. و نظريه‏ها و تحقيقات او هنوز هم زنده و در کرسي‏هاي تدريس مطرح است. وي علاوه بر اين مقام علمي والا، در ميدان اخلاص به امامت و ولايت علي بن ابيطالب عليه‏السلام و امامان از نسل او بدانجا رسيد که در دفاع از اين اخلاص و ارادت جام  شهادت سرکشيد

اين عالم و استاد ادبيات که با قرآن انس فراگير داشته فصاحت و بلاغت و نظم آن، هميشه او را شگفت زده کرده بود. روزي به امام هادي عليه‏السلام عرض کرد

ما بال القرآن لايزداد علي النشر و الدرس الا غضاضه؟ فقال: ان الله لم يجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون کل ناس فهو في کل زمان جديد و عند کل قوم غض الي يوم القيامه(2).

چرا هميشه بر قرآن در هنگام درس و تفسير و انتشار آن، چيزي جز تازگي و نوي، افزوده نمي‏شود؟ 

امام هادي عليه‏السلام در پاسخ به اين سؤال - عينا همان جواب امام رضا عليه‏السلام را به ابن‏ سکيت داده و - فرمود: براي اين که خداوند قرآن را براي زماني معين و مردم دوره خاصي قرار نداده است، بلکه قرآن در هر زماني نو و براي هر ملتي تا روز قيامت تازه و شاداب است.


برگرفته از مقاله عظمت قرآن از دیدگاه امام رضا(ع)

 

 ائمه عليهم‏السلام در مورد امور تربيتي، و فرهنگ عملي، و تهذيب نفوس، کوشش فراوان داشتند، و اهتمام آنان، تنها به بيان و نصيحت و ارشاد، منحصر نمي‏شد، بلکه مراقبت دقيق بر اعمال، و مواظبت مستمر سلوک و رفتار، و ملاحظه و اصلاح نواقص و معايب اخلاقي را، بر هر کس لازم و ضروري مي‏شمردند. و ما در اين مورد، سه نمونه از روش
تربيتي امام عليه‏السلام را، که هر کدام مربوط به جنبه‏اي از زندگاني انسان است، عرضه مي‏داريم:
«ياسر خادم گفته است: روزي غلامان ميوه‏اي مي‏خوردند، آنها ميوه را به تمامي نخورده باقي آن را، به دور انداختند، ابوالحسن الرضا عليه‏السلام به آنان فرمود: سبحان الله، اگر شما از آن بي‏نيازيد، هستند کساني که بدان نيازمندند، به آنان بخورانيد»
در اين بيان امام عليه‏السلام اشاره‏اي است، به عدم توجه به ناسپاسي در زندگي روزانه، چنان که امروز در زندگي ما هم به چشم مي‏خورد، هر کدام ما، هنگامي که از چيزي بي‏نيازي احساس مي‏کنيم، خواه خوردني باشد يا غير از آن، بدون اين که درصدد برآييم، به وسيله آن نياز ديگران را برطرف کنيم، به طرق مختلف، آن را از ميان مي‏بريم، و در اين کار هم احساس گناه نمي‏کنيم.

منبع:کتاب تحلیلی از زندگانی امام رضا

 

ناقل: آيه اللّه وحيد خراساني
مدّتها بود که اين سؤال، ذهنم را به خود مشغول کرده بود که اين عالِم بزرگ و عارف خود ساخته «حاج شيخ حبيب اللّه گلپايگاني» چگونه به اين مقامات معنوي دست يافته است؟! چطور شده که دست مسيحايي پيدا کرده است؟ در دست راست او چه سرّي نهفته است که هرگاه به هر عضو دردمند وآزرده ي هر بيماري مي کشد، دردش را خاموش مي کند و نقصش را بر طرف؟! حتّي بيماران سرطاني را با يک دست کشيدن، شفا مي دهد، بدون نياز به هيچ دارو و درماني! از اينهاگذشته، چرا دست چپِ او، چنين خاصيّتي ندارد؟! بالاخره آن روز که به خدمتش رسيدم و فرصتي دست داد، همين سئوال را مطرح کردم. پلک هايش را براي لحظاتي با رضايت بر هم نهاد، لبخندي بر لبان ميهمان کرد، آخرين قورت چايي را بالا کشيد و

منبع:كتاب كرامات امام رضا(ع)

صفحه قبل 1 صفحه بعد
جستجو در مطالب:



بر اساس قانون جرایم رایانه ای ، هرگونه کپی برداری از مطالب این وب ، غیر قانونی می باشد و پی گرد قانونی دارد!
تمامی حقوق مادی و معنوی " زائری بارانیم .... آقا نگاهم میکنید؟ " برای " معصومه علیزاده " محفوظ است!
طرّاحی قالب: پارسی تم
حدیث روز

JavaScript Codes